دعانویسان و آنچه نمی دانندچرا دعانویسان در پاسخ شخصی که مشکلی برای او پیش آمده هیچ گاه عللی به غیر از قواعد مطرح شده در برخی کتب علوم غریبه را مطرح نمی کنند؟
هرگاه بسیاری از افراد به دعانویسان یا افراد دیگری که به این دسته امور شهرت دارند مراجعه می نمایند با پاسخ هایی از این قبیل مواجه می شوند:
۱-طلسم شده ای.(یکی از انواع طلسمات)
۲-چشم زخم به تو رسیده.
اما به راستی آیا می تواند مشکلات دیگری نیز وجود داشته باشد و آنها نگویند؟
من به عنوان شخصی که سالهاست تحقیقات همه جانبه در ماوراءالطبيعه داشته ام و بعید است شخصی به میزان فعالیت من در این موضوعات، تلاش و فعالیت علمی کرده باشد میگویم پاسخ مثبت است.
حال چرا آنها آن مشکلات دیگر را بیان نکرده اند؟
جواب کاملا مشخص است؛ چراکه آنها اطلاعی از واقع امر نداشته و نخواهند داشت.
پاسخ نسبتا تفصیلی از این قرار است:
بسیاری از افرادی که در زمینه های مرتبط با ماوراء معروف شده اند(البته منهای اینکه اصلا اطلاعی از این امور دارند یا خیر چراکه لا اقل ۹۰ درصد به بالا حتی اطلاعات سطحی و پیش پا افتاده نیز نداشته اند)تنها با تعدادی کتاب و بر حسب تجربه خود یا استادشان که مثلا فلان عمل نتیجه بخش می باشد به نسخه پردازی برای عموم مبادرت می ورزند و فرض کنید که در این کتب، تعدادی قاعده مطرح شده است که هیچ گاه نمی تواند عمومیت داشته باشد زیرا دنیای ما محل فعل و انفعالات بسیاری می باشد که در این قبیل کتب تنها به گوشه ای کوچک از این فعل و انفعالات اشاره شده.
به عنوان مثال شخصی که دچار نوعی جنون یا توهمات می شود به سراغ برخی از افراد مذکور می رود و در پاسخ می شنود طلسم شده ای.(یکی از انواع طلسمات) یا چشم زخم به تو رسیده.
بنابراین مراجعه کننده ی ما و نهایتا خانواده اش تصور می کنند که بله یکی از این امور پیش آمده.بعد به سراغ دعاها و طلسم های گوناگون بجهت دفع این مشکل خواهند رفت.
اما ممکن است آهسته آهسته متوجه شوند که تاثیرمثبتی در حالات وی پدید نمی آید.پس چاره چیست؟
پاسخ در بسیاری از موارد در آن جایی خواهد بود که افراد مذکور از آن بی اطلاع هستند و در کتب غریبه یادی از آن نشده و آن می تواند در ژن های مراجعه کننده باشد که با بررسی های پزشکی و آزمایشگاهی می بایست به این پاسخ دست یافت یا سایر مشکلاتی که نه از طلسمات و نه چشم زخم بر نیامده است.(البته چشم زخم و طلسم هم ممکن است باشد اما با آزمایشات و نتایج به دست آمده می بایست جواب قطعی داد که از دست افراد مذکور معمولا بر نخواهد آمد).
نمونه ی دیگر اینکه دختر خانمی بجهت اینکه ازدواج نمی کند به این افراد مراجعه و در برخی موارد هزینه های فراوانی نیز می کند و آنها در پاسخ خواهند گفت: طلسم شده ای.(یکی از انواع طلسمات) یا چشم زخم به تو رسیده.
اما ممکن است آهسته آهسته متوجه شوند که تاثیرمثبتی در امر ازدواج او محقق نمی شود.بنابراین پاسخ چیست؟
پاسخ در علل فراوانی می تواند باشد.
فرض کنید در ایران سال ۱۳۹۷ حضور داریم.
آیا شرایط اقتصادی و فرهنگی مانند گذشته است که اجازه فکر کردن پسرها و مردان را برای تشکیل خانواده بدهد؟هزینه ها آنقدر بالا می باشد که اکثرا ترجیح خواهند داد تا مجرد بمانند چون بازی ازدواج در این شرایط با احتمال بسیار زیاد به باخت خواهد انجامید و اگر تنها ۱۴ سکه مهریه دختران باشد (و نه بیشتر) به نرخ سکه بهار آزادی امروز که این یادداشت را می نویسم حدود ۷۰ میلیون تومان خواهد شد.
مورد دیگر اینکه آنقدر دوستیها و این قبیل روابط از چندین سال پیش(خصوصا از هنگام دست یابی مردم به شبکه های اجتماعی) گسترش پیدا نموده که برای برطرف سازی نیاز های جنسی، بسیاری از افراد ترجیح به عدم ازدواج می گیرند زیرا دوستی، مشکلات ازدواج را از دیدگاه ایشان نخواهد داشت.
مورد بعدی می تواند این باشد(چنانکه برخی مراجعه کنندگان در جهت رفع مشکلاتشان در هنگام صحبت با من به آن اشاره می کردند).وقتی از ایشان سوال می کردم که آیا دوست پسر داشته یا داری در پاسخ می گفتند بله.بعد از ایشان می پرسیدم که آیا کسی هم خبر دارد یا خیر؟در پاسخ می شنوی بله.
پس قسمتی از پاسخ عدم وجود خواستگار در اینجا می تواند مشخص شود و آن اینکه افراد متعددی از دایره معرفی خواستگار برای شما به کنار خواهند رفت چراکه:
الف)در برخی از موارد وقتی شما با شخصی دوست می شوید و مثلا به بیرون از منزل حضور دارید بسیاری از آشنایان شما را می توانند به صورت اتفاقی ببینند(ولو اینکه بعدا به خود شما نگویند) که آنها قطعا برای شما خواستگار نخواهند فرستاد.
ب)دوستان و اقوام شما که از این ماجرا اطلاع دارند نیز خواستگار را معرفی نخواهند کرد چراکه می دانند شما با فردی در رابطه هستید.
به هرترتیب اینها گوشه ی کوچکی از مواردی بود که در این کوتاه سخن به آن اشاره کردم تا همه وقایع به طلسمات و چشم زخم ختم نشود هرچند که این دو عنوان نیز در موارد بسیار بسیار کمی می تواند رخ دهد.
به هرترتیب اینها گوشه ی کوچکی از مواردی بود که در این کوتاه سخن به آن اشاره کردم تا همه وقایع به طلسمات و چشم زخم ختم نشود هرچند که این دو عنوان نیز در موارد بسیار کمی می تواند رخ دهد.