کاسپارف شطرنج باز و استنباط از منابع دینی

گری کاسپارف (Га́рри Ки́мович Каспа́ров- Garry Kasparov ) یکی از بزرگترین و معروف ترین شطرنج بازان جهان بود که پس از قهرمانی های متعدد در سال ۲۰۰۵ میلادی کنارهگیری خود را از شطرنج حرفهای اعلام کرد.
موضوع این یادداشت رو از صحبتی که در رابطه با یکی از باخت هایش نقل شده بود انتخاب کردم که اتفاقا بحثی از منابع دینی نشده اما پس از نقل گفته های وی به این موضوع اشاره خواهم کرد.
اما سخن نقل شده این است:
«وی در بازی شطرنج به یک آماتور باخت. همه تعجب کردند و علت را جویا شدند. او گفت اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشه ای که در سر داشت بودم. گاهی به خیال خود نقشه اش را خوانده و حرکت بعدی را پیش بینی می کردم. اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری می دیدم. تمرکز می کردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم. آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهره های خودم را گم کردم. بعد که مات شدم فهمیدم حرکت های او از سر بی مهارتی بود. بازی را باختم اما درس بزرگی گرفتم. تمام حرکتها از سر حیله نیست آنقدر فریب دیده ایم و نقشه کشیده ایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم می کنیم و می بازیم».
اما چرا این مطلب رو به استنباط از منابع دینی مربوط کردم به این سبب بود که بیان کنم بسیاری از آیات وحیانی، نیازی به آموزش و تفسیر پیچیده نداشته (مانند برخی از مباحث علم اصول و کلام) چراکه خداوند در صدد هدایت عامه بشریت است که بسیاری از جملات مولا و خدواند را خود بشریت با اندک تاملی می تواند متوجه شده و بدون اینکه سر خود را گول زده باشند، به آن عمل نمایند و نیازی به ایجاد و آموزش رشته های تخصصی در فهم متونی که مثلا اعراب ۱۴۰۰ سال پیش آنها را درک می کردند نمی باشد.
شاید برخی بگویند که خب در آن زمان پیامبر حضور داشته است اما پس از ایشان نیاز به تفسیر و تبیین آیات الهی بود.
بله این سخن در برخی از آیات صحیح است اما فراموش نباید کرد که سال هاست علومی پدید آمد تا راه گشای درک و فهم آیات الهی شوند اما صد افسوس که هر روز بر پیچیده شدن آن آیاتی که عامه از درک آن برخوردار بودند افزودند تا جایی که رفته رفته آیات ساده ی قابل فهم عامه نیز به آیه ای پیچیده مبدل شده است.
برخی آیات نیاز به تفسیر و تبیین دارد اما بسیاری از آیات خیر؛ چراکه قرآن کریم می فرماید ما این آیات را برای هدایت مردم فرستادیم. و قطعا خداوند می داند که بشر دارای درک این موضوع است که وقتی می گوید «در روز شنبه ماهی نگیرید»[۱] (یا سایر آیات)نباید او به دقت عقلی غیر عرفی روی بیاورد و آنها را مثلا محصور کند و بگوید که ما با دست خود نگرفتیم پس امتثال امر مولا کردیم؛ زیرا می بایست قائل شویم که تبدیل به بوزینه شدن(مسخ شدن) آنها غیر حق و عملی نادرست از سوی پروردگار بود.
گاهی اوقات آنقدر کتب دشوار و پیچیده خوانده ایم که ساده ترین معانی آیات و خواسته های پروردگار را نیز متوجه نمی شویم و به سراغ تجزیه و تحلیل پیچیده می رویم و اتفاقا باخت ما نسبت به درک روشن این آیات از همان لحظه به وقوع می رسد.
[۱] اصحاب سَبت: گروهی از قوم بنیاسرائیل که به سبب سرپیچی از فرمان خداوند درباره حرمت کار در روز شنبه، به عذاب گرفتار شدند که در قرآن کریم به آن اشاره شده است.
روایتی از امام «علی بن حسین(ع)» در این زمینه موجود است:
از آنجا که در روز شنبه، ماهیهای بسیار زیادی به ساحل نزدیک میشدند، آنان برای شکار ماهی در این روز، دست به حیله زدند و حوضها و جدولهایی کندند که ماهیها میتوانستند وارد آن شوند، اما نمیتوانستند از آن خارج شوند.اصحاب سبت، گرچه در روز شنبه، به شکار ماهی نمیپرداختند، روز یکشنبه، ماهیهایی را صید میکردند که شنبه، در جدولها و حوضهای آنان گرفتار شده بودند.(حیوة القلوب،ج۲، ص۹۴۸).
مجلسی، محمدباقر، حیوة القلوب، قم، سرور، ۱۳۸۴ش.