دین و اجتماع

در قم خدا هست ولی قم خدا نیست

25 فوریه 2020

یک تفکری که نزد اکثر شیعیان(عامی- عالم دینی) وجود دارد این است که موضوعات دینی را برای خودشان به صورت مطلق، تبدیل به صفر و صد (یا سیاه و سفید) کرده اند به این معنی که یک چیزی را یا قبول ندارند یا اگر دارند در آخرین درجه و بی نقص پذیرفته اند که هیچ یک از احتمالات دیگری که بتواند خللی در موضوع  را به وجود آورد، قبول نمی کنند(خصوصا در اعتقادات).

البته این شاید از آموزش های اشتباهی که در گذشته بوده است پدید آمده باشد اما منشأ آن هرچه باشد، تفکری انحرافی است. بله برخی موضوعات، قابلیت صفر و صد دارد مانند ذات خداوند اما اینکه اکثر قریب به اتفاق موضوعات را به این شکل بررسی نماییم، دارای معایبی است مثلا در همین موضوع شیوع کرونا مشاهده کردیم که این آموزش هایی که در منبرها به مردم و دروس تخصصی به طلاب و دانشجویان داده شده بود که همه چیز از جمله این شهر، باید با نگاه صفر و صد به آن نگریسته شود، آسیب های خودش را به نمایش عموم گذاشت(که مشاهده شد این عدم قرنطینه سبب گسترش بیماری شد). چراکه شاید مسئولین تصور کردند قرنطینه کردن این شهر، مصادف شود با بی آبرویی شیعه، بی آبرویی مرجعیت، کسر اعتقادات حاکم بر جامعه. زیرا مردم با خود بیاندیشند که این شهری که به این میزان در آن توسل و تضرع به پیشگاه اهل بیت شده است و مرکز مرجعیت شیعه می باشد را چه شده است که چنین بلایی بر سرش می آید؟ و یا به خود بگویند که نعوذ بالله این شهری که جمعیت فراوان آن را طلاب و فضلای علوم دینی تشکیل داده اند مگر اصلا می شود بلایی بر سرش بیاید و خداوند به آنها پشت کند؟ و بسیاری سوالات دیگر که در ذهن مردم پیش خواهد آمد.

حال باید بگوییم که همه این قبیل سوالات، برگرفته از همین آموزش و اعتقاد اشتباه می باشد که تصور می شود اگر مثلا یک مکانی آسیب ببیند، پس خدا در آنجا نیست یا آنچه شنیده اند دروغ بوده است و غیره از این دست سوالات اما باید دانست که قداست یک مکان به حسب موضوعی است که قداست در آن به وجود آمده و نافی سایر موضوعاتی که عارض بر آن شود نخواهد بود. به این عبارت که مثلا مدینه از باب اینکه اشخاص بزرگواری همچون نبی اسلام در آنجا مدفون می باشند دارای قداست می باشد و این یک اصل است اما اینکه قداست با سیل با زلزله با بیماری با جنگ و سایر مباحث از این دست ارتباط علی و معلولی ندارد، می بایست برای همگان روشن شود چراکه این تفکر یک شخص عامی و کم اطلاع است(اگرچه میان بسیاری از فضلا هم دیده می شود حال ممکن است فاضلی این اعتقاد را نداشته باشد اما اعتقادات دیگری دارد نظیر اعتقاد صد به استادش در حد پرستش که تمامی گفتارهای آقای ایکس را باید پذیرفت و هرکه خلاف استادش سخنی بگوید، بی سواد است و…) که می گوید اگر قداست هست پس سایر مباحث نباید بر آن وارد شود. بله در آن نگاه صفر و صدی که اکثر افراد برای خودشان به وجود آورده اند همین رابطه وجود دارد چراکه می اندیشند:

 قداست، امری ماورائی می باشد- امر ماورائی از قدرت بیشتری نسبت به موضوعات دنیوی بر خوردار است- پس می بایست، خسارات دنیوی را جلوگیری و بر طرف سازد- پس در مثال ما نباید به قم بیماری همگانی واگیردار داخل می شد- چون قم، مقدس است و…

اما واقعیت این است که قداست، موضوع خودش را دارد و سایر مباحث نیز موضوعات خود را دارند که الزاما رابطه علی و معلولی نیز با یکدیگر ندارند تا یکی اگر بود، دیگری هم باید باشد یا نباشد.(ساده لوح نباشیم)

این موضوع قم که هیچ، بر منبرها و بسیاری دیگر از مکان ها هم نمی شود سایر از این دست مباحث را نظیر سیل مکه، سوختن پرده کعبه، تخریب خانه خدا و غیره را عنوان کرد چراکه بیم انحراف مذهب عامه داده می شود اما باید دانست که عامه و بسیاری از فضلا هرگاه در معرض این مباحث – و یا مباحث دیگری که برای خود به اشتباه ساخته بودند- قرار گیرند، ضعف خود را نشان خواهند داد پس تا پیش از این روزها رویکردمان را تغییر دهیم و به آیندگان هم رویکرد صحیح را ارائه نماییم.از داخل این رویکرد صفر و صدی به جز خرافات و موهومات، هیچ چیز دیگری به وجود نخواهد آمد.

سینا صابری