عرفان و ماورا الطبیعه

اساتید علوم غریبه در میان عرفا

29 مارس 2020

یکی از اساسی ترین اموری که در میان کتب به اصطلاح عرفانی مغفول مانده حضور عارف در کسوت استاد و متبحر در بخش هایی از علوم غریبه می باشد.در جایی که در میان این کتب تنها سخن از کرامت و عرفان است این امر اساسی که علت و سبب این کرامت می تواند منشأ وجود و تاثیر علوم غریبه باشد پنهان می ماند.

    در اینکه چرا این بحث همواره از نظرها دور مانده و در آینده نیز دور خواهد ماند می توان به کلیدی ترین هدف آن یعنی مقدس جلوه یافتن شخص در اذهان عمومی اشاره کرد چراکه اگر دست این اشخاص برای عامه مردم رو شود آن ابهت و عظمتی که در تفکر عامه بوده ممکن است از میان برود و در نتیجه بسیاری از مزایایی که با این کتمان حقیقت عایدشان می گردید نابود شده محسوب شود زیرا مردم به امور خارق العاده به چشم فضیلت و برتری در نزد دارنده آن نگاه می کنند و حقیقتا نیز چنین است اما بحث در این است که عامل این برتری از کجاست؟ آیا همانطور که عامه تصور می کنند تمامی این اموری که از به اصطلاح عارفان سر می زند الهی است یا می تواند شیطانی نیز باشد؟ آیا می توان با داشتن ایدئولوژی و جهان بینی غیر وحیانی و شیطانی که در آثار برخی از منتسبین به عرفان دیده می شود آن عمل خارق العاده ایشان را کرامت الهی دانست و آن را مقدس پنداشت؟ پاسخ قطعا منفی است و همین امر همواره عامل ترس از آشکار شدن منشأ امور خارق العاده در میان بسیاری از اشخاصی بود که مدعی ارتباط با ماوراء بوده اند. بنابراین با مطالعه دقیق و نقادانه شروح احوال عارفان با مسائلی رو به رو خواهید شد که این موضوع یکی از آنها می باشد.

    سوالی که در اینجا وجود دارد این است که آیا می بایست به تمامی این عارفان به چشم تردید نگریست یا خیر؟ و یا چگونه می توان تشخیص داد که فرد مذکور دارای امر خارق العاده از ناحیه الهی و صحیح می باشد و یا از آن طرف، شیطانی بوده؟

    پاسخ در این است که قرآن کریم همواره برای بیان الهی بودن موضوعات بر دو محور توصیه می کند : اول ساخت ایدئولوژی و جهان بینی صحیح که اغلب در سور و آیات مکی مشاهده می کنیم و دوم صحت اعمال که از آنها به اوامر و نواهی یاد می شود و بیشتردر سور و آیات مدنی این موضوع مطرح گردیده.

    این دو محور یعنی هریک بدون دیگری الهی بودن را به ارمغان نخواهد داشت و همین نکته می تواند بجهت تشخیص الهی و یا شیطانی بودن مدعیان عرفان به کار رود زیرا از ابتدا تا انتهای کلام وحی توصیه به دو جنبه نظر و عمل بوده و از این رهگذر است که غربال ابتدایی صورت خواهد یافت به این ترتیب که هر مدعی عرفانی را که فاقد یکی از این دو عنصر بیابیم در همان ابتدای کار و بدون نیاز به هیچ تأملی می بایست از دایره الهی بودن خارج نمود ولو اینکه خود ، مدعی الهی بودن شود چراکه کلام اله برای بشریت ، معیار معرفی نموده و هر مدعی دروغینی نمی تواند به آن خدشه وارد نماید.

    پس از این غربالگری به سراغ مدعیان بسیار اندکی که باقی مانده اند خواهیم رفت در جایی که خود را در پوشش کلام وحیانی قرار داده اند و با تأویلات و تفاسیر موازی با کلام وحی، سعی در نمایان سازی چهره ای عمیق و ذوقی از کلام وحی داشته و باز برای این مرحله نیز غربال بسیار مناسب دیگری وجود دارد و آن هم بهره گیری از موافقت و مخالفت با کلام وحیانی می باشد به این ترتیب که برخی از عارف نمایان سعی دارند تا کلام وحی را دگرگون سازند و آنچه را که اَعراب زمان نزول وحی به خوبی درک و عمل نموده را با تصورات بیمار گونه خود به باد مخالفت گرفته و از آن کلام وارونه به تجربیات عرفانی شیطانی خود رنگ دینی بخشند.

    با توجه به مطالبی که بیان شد می توان افرادی را که در تاریخ عرفان با عنوان عارف مطرح گردیده را با دقت شناسایی نمود و نام ایشان را با معیارهای موجود در دو گروه عارفان الهی و یا عارفان غیر الهی تقسیم نمود.

    در ذیل نام برخی از افراد که در طول تاریخ عرفان، نامی از ایشان به یادگار مانده و در تمامی و یا برخی از علوم غریبه دست توانایی داشته اند را مشاهده کرد بدون اینکه به تقسیم آنها در دو گروه مذکور پرداخته شود زیرا برای این کار می بایست به سراغ شروح احوالی که در رابطه با اشخاصی که منتسب به عرفان بوده اند رفته تا با غربال مذکور، صحیح از سقیم انتساب ایشان به عرفان مشخص گردد.

۱٫ابن سینا(۳۷۰ ه ق- ۴۲۸ ه ق) :

در توضیح وی: «کنوز المعزمین»، رساله‌ای است منسوب به ابو علی سینا، به که در فن طلسمات و دیگر از مسائل پیرامون علوم غریبه بحث می کند.

۲٫شیخ شهاب الدین سهروردی(۵۴۹ ه ق- ۵۸۷ ه ق) :

در توضیح وی : عموم مورخان سهروردی را آگاه به علوم غریبه از قبیل سحر و جادو و … معرفی کرده‌اند.شهرزوری نیز او را صاحب کرامت و آگاه به علم سیمیا معرفی کرده.

۳٫خواجه نصیرالدین طوسی(۵۹۸ ه ق- ۶۷۲ ه ق) :

در توضیح وی : علامه حسن زاده آملی می نویسد: صاحب اين همه كتاب در حكمت، فلسفه، عرفان، رياضيات، فقه و اصول، علوم غريبه، معماري و مهندسي و بناكننده رصدخانه مراغه و صاحب زيج ايلخاني.

۴٫شیخ بهائی(۹۵۳ ه ق- ۱۰۳۰ ه ق) :

در توضیح وی: وي در کشکول، علوم را به‏ دو بخش عمده تقسيم مي‏کند: اول، علوم‏ جليه که همان دانش‏هاي متداول عقلي و نقلي است و دوم، علوم خفيه که عبارتند از پنج علم کيميا، ليميا، هيميا، سيميا، ريميا. افزون بر اين، فالنامه‏اي به شيخ بهايي منسوب است که‏ با فال‌گرفتن‏هاي معمول از ديوان‏ حافظ و يا مثنوي مولانا متفاوت است؛ يعني، در فالنامه‏ شيخ بهايي، به عوض اينکه‏ سرکتاب بگشايند جوينده‏ي فال بايد انگشت خود را بر روي حرفي از حروف آن‏ صفحه بگذارد تا جواب خود را با محاسبه‏‏ حروف بعدي، بيابد. شيخ بهايي در علم اعداد و حروف و اوفاق نيز تخصص داشته است.

۵٫میرفندرسکی(۹۷۰ ه ق- ۱۰۵۰ ه ق) :

در توضیح وی: میر ابوالقاسم فندرسکی در حکمت ،ارسطوی زمان و در تصوف،بایزید دوران بود.اکثر لباس نمد می پوشیدند…مکرر به سیر هندوستان رفته،در حکمت و جفر و اعداد و کیمیا و سیمیا و تسخیرات و خوارق عادات سرآمد زمان بود.

۶٫علامه محمد باقر مجلسی(۱۰۳۷ ه ق- ۱۱۱۰ ه ق) :

در توضیح وی: …اين علوم در كنار علوم عقلی همچون…طب، نجوم و علوم غریبه[رساله ای در جفر]از وی شخصيتى جامع را ساخته.

۷٫میرزا محمد اخباری(۱۱۷۸ ه ق -۱۲۳۳ه ق) :

در توضیح وی:بیش از هشتاد تالیف در فنون عقلی و نقلی و شهودی به وی انتساب داده اند.پس از ورود به کشور عراق و فراگیری علوم دینی به فرا گیری شاخه های مختلف علوم غریبه نیز مبادرت می ورزد. از وی اعمالی همچون داستان قتل سردار روسی به توسط این علوم در تاریخ به ثبت رسیده.

۸٫آقا محمد بیدآبادی(متوفی ۱۱۹۸ ه ق) :

در توضیح وی : آقا محمّد بیدآبادی، علاوه بر جامعیت در علوم عقلی و نقلی و چیرگی بر دانش های متداول زمان خود، در دانش های غیر رسمی و به اصطلاح، «علوم غریبه»، از جمله «کیمیا»نیز مهارت بسيار ویژه ای داشته اند.

۹٫ملا احمد نراقی(۱۱۸۵ ه ق- ۱۲۴۵ ه ق) :

در توضیح وی: موضوع کتاب:الخزائن کشکولی است علمی و ادبی که دارای مطالبی پیرامون هیئت، ریاضی، عرفان، طب، و علوم غریبه (اعداد، جفر، صنعت، کیمیا) می باشد.

۱۰٫ملا حبیب الله شریف کاشانی(۱۲۶۲ ه ق- ۱۳۴۰ ه ق) :

در توضیح وی : ایشان تالیفاتی دارند از جملهالقواعد الجفریه، رساله فی علم الجفر، اصطلاحات اصحاب الجفر.

۱۱٫آیت الله سید حسن صدر(۱۲۷۲ ه ق- ۱۳۵۴ ه ق) :

در توضیح وی : ایشان علوم غریبه را نزد شیخ عبدالحسین هندی فراگرفت.

۱۲٫آیت الله شیخ مرتضی طالقانی(۱۲۷۴ ه ق- ۱۳۶۳ ه ق) :

در توضیح وی : شيخ مرتضي طالقاني گرچه رشته اصلي و تخصص و تبحرش در فقه،اصول، حکمت و عرفان بود؛ اما از فرا گرفتن علوم ديگر نيز غافل نبود، چنانچه شاگردانش نوشته اند او در دانش هيئت، نجوم، علوم غريبه، طلسم ها تخصص داشت و اين نشان دهنده وسعت دانش و فکر و عشق راستين او به دانش هاي گوناگون بود.

۱۳٫آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی(۱۲۷۹ ه ق- ۱۳۶۱ ه ق) :

در توضیح وی : ایشان در علوم غریبه تبحر داشته و در همین زمینه شاگردانی هم تربیت نموده. 

۱۴٫آیت الله سید علی قاضی(۱۲۸۲ه ق- ۱۳۶۶ه ق) :

در توضیح وی : باری، سید مهدی قاضی نزد پدر دوره هایی از فقه، مباحث اخلاقی و عرفانی را آموخت. علاوه بر این، چون آیةالله قاضی به اسرار حروف واقف بود و از این دانش برای استخراج امور بدیع و اطلاع از خبرهای غیبی و آگاهی بر ضمایر افراد، استفاده می نمود و در این فن سرآمد روزگار به شمار می رفت، سید مهدی نیز این دانش و برخی علوم غریبه چون: علم اعداد و اوفاق را نزد پدر به خوبی آموخت. او برای آیةالله سید محمدحسین حسینی تهرانی نقل كرده است:در این فن ابتكاراتی دارم و از من بالاتر و عالم تر، مرحوم پدرم بود؛ چرا كه در بعضی از استخراج های بسیار مشكل كه فرو می ماندم و بالأخره با توسّل به حضرت امیرمؤمنان علیه السلام و ختومات، موفّق به حلّ آن می شدم، هنگامی كه به محضر پدرم شرفیاب می شدم و می خواستم وی را از این اكتشافات و حلّ آنها آگاه كنم، معلوم می شد كه پدرم قبل از من به این دشواری ها رسیده و قبل از من آنها را حل كرده است.

۱۵٫علامه سردار کابلی(۱۲۹۳ ه ق- ۱۳۷۲ ه ق) :

در توضیح وی : وی جامع فنون عديده و علوم متنوّعه متداوله قديمه و جديده، از فقه، اصول، حديث، كلام، حكمت، ادبيات، رياضيات، هيئت، نجومتاريخ، جغرافيا، علم حروف و اعداد، رمل، جفر، اوفاق و… و ديگر علوم غريبه صاحب نظر بوده است.

۱۶٫آیت الله سید موسی زر آبادی(۱۲۹۴ ه ق- ۱۳۵۳ ه ق) :

در توضیح وی : سیّد موسی زرآبادی در (علوم غریبه) و فنون خفیّه و محتجبه نیز از استادان مسلّم و کاملان متبحّر و نوادر روزگار بوده است.

۱۷٫آیت الله محمد علی شاه آبادی(۱۲۹۲ ه ق- ۱۳۶۹ ه ق) :

در توضیح وی : آیـت اللّه شـاه آبادی ریاضیات را به خوبی می دانستند. حتی در علوم غریبه همچون جفر، رمـل و اسـطـرلاب کـه تـنـهـا افـراد مـعـدودی آن را مـی دانـنـد مـهـارت کـامـل داشـتـند. به گونه ای که گاهی بعضی از افرادی که این علوم را می دانستند و در بعضی از مراتب آن اشکال داشتند، نزد ایشان می آمدند و اشکالات خود را رفع می کردند.

۱۸٫آیت الله مرعشی نجفی(۱۳۱۵ه ق- ۱۴۱۱ه ق) :

در توضیح وی :کتب تالیف شده:حاشيه بر كتاب سرخاب‌، در رمل (عربي ـ مخطوط ـ ناتمام‌). – حاشيه بر كتاب مفتاح علامه ايدمُر جلدكي در اعمال شمسي و قمري و زحلي (عربي ـ مخطوط).حاشيه بر كتاب‌السرّالمكنون‌،

درعلم حروف(عربي ـ مخطوط ـ ناتمام‌) سلوة‌الحزين و مونس الكئيب و يا مونس‌المضطهد و يا روض‌الرياحين و يا نسمات‌الصبا، كشكولي در فوايد علم جفر، رمل‌، حروف‌، اعمال شمسي‌، زحلي‌، زهري‌، مريخي‌، ختومات‌، اوراد

و اذكار مجرب‌، مثلثا، بعضي مجربات طبي و غير آن از مطالب متنوعة نفيسه (عربي و فارسي ـ مخطوط).

۱۹٫آیت الله محمد حسن الهی طباطبایی(۱۳۲۶ ه ق- ۱۳۸۸ ه ق) :

در توضیح وی : [علامه حسن زاده] در فنون علوم غریبه، اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان[سید محمد حسن الهی طباطبائی] بهره مند گردیدند.

۲۰٫آیت الله شیخ مجتبی قزوینی(۱۳۲۸ ه ق- ۱۳۸۶ ه ق) :

در توضیح وی : ایشان در این رابطه تالیفاتی دارند از جمله نسخه هایی در برخی علوم غریبه.

۲۱٫آیت الله شیخ علی نمازی شاهرودی(۱۳۳۳ه ق-۱۴۰۵ق) :

توضیح:در کتاب گلشن ابرار در بخش تالیفات ایشان از کتابی تحت عنوان«بحرالغرائب فی العلوم الغریبه»یاد می شود.

۲۲٫آیت الله سید عبدالکریم کشمیری(۱۳۴۳ه ق- ۱۴۱۹ه ق) :

در توضیح وی : همزمان با تحصیل علوم ظاهری در فراگیری علوم غریبه نیز شایق بود. بسیاری از رشته های علوم غریبه چون جفر، علم اعداد، تکسیر، حروف، زبر و مبینات و مربعات و اسماءالله فرا گرفته و تبحرخاصی در آن ها پیدا کرد.

سینا صابری