جامعه ای که در قرآن مطرح شده در بسیاری از مواردی که امروزه برای افراد جامعه محدودیت ایجاد شده، محدودیت قرار نداده و آنها را آزاد گذاشته.
حالا در این آزادی ها، برخی که یا امرار معاش آنها از راه بازی با دین و عقاید افراد جامعه است(نه واقعا اجتهاد) یا در صدد اظهار فضل و خود نمایی می باشند، در این آزادی ها خدشه وارد کرده اند و ممنوعیت ایجاد می کنند و آستانه تحمل دینی و اجتماعی افراد را به سر می آورند که امروزه شاهد این هستیم که دیگر، بسیاری از افراد جامعه ما، حالی برای دین دار بودن ندارند چراکه تصور می کنند واقعا آنچه که برایشان به اسم دین محدودیت ایجاد کرده، از دین می باشد حال اینکه وقتی به جامعه ای که خداوند در قرآن توصیف کرده مراجعه می کنید هیچ گاه با این محدودیت ها مواجه نمی شوید و این می شود کاسه داغ تر از آش بودن و این همان است که در بخش اول و بند الف در کتاب «آیات اجتماعی قرآن» گفته ایم «ممنوعیت عالم تر از خدا و پیغمبر بودن».
جالب است وقتی شما اعتراض کنید که عملکرد شما و سخنان شما مخالف آزادی هایی است که در قرآن و منابع بیان شده(یا سایر قواعد قرآن و منابع صحیح)، با سخن عجیبی از سوی برخی افراد مواجه خواهید شد که ما از شما بهتر آیات را می فهمیم. ما هستیم که فقط می توانیم بگوییم چه چیزی درست است و چه چیزی نیست. ترجمه هایی که شما خوانده اید برای شما عوام است. ما خواصیم.
اما این افراد دچار یک تناقضی خواهند بود و آن اینکه اگر شما فقط قرآن را درست می فهمید، پس چرا از همین آیات برای مردم می خوانید که به دین گرایش پیدا کنید و مسلمان باشید و…؟
بله مردم، استنباط و استدلالی در فروعات ندارد(همانند سجده سهو و…) و اتفاقا این چیزها در قرآن نیامده اما درک روشنی از اکثر آیات داشته و دارند همانند وقتی آیه می گوید کم فروشی نکنید، میفهمند که نباید این را انجام دهند و ….