اینکه رای دادن به چه میزان می تواند در جهت استقلال کشور و سایر از این دست مطالب مفید باشد، سخنان فراوانی نقل شده و خواهد شد اما در اینجا می بایست نکته دیگری را خاطر نشان شوم و آن اینکه رای ندادن، یکی از راه های نشان دادن اعتراض و مخالفت مدنی محسوب می شود که مردم می توانند بدون درگیری و خشونت، با نیامدن در پای صندوق های رای، اعتراض خود مبنی بر وضعیت موجود را به گوش سردمداران نظام رسانده و این خود در طولانی مدت هشداری خواهد بود که نظام، در صدد برطرف سازی مشکلات موجود برآید.
اما آنچه بسیاری از مردم به آن توجهی ندارند این است که ثمره ی این رای ندادن ها در کجا و چه زمانی ظاهر خواهد شد؟
آیا وقت خاصی برای آن معین گردیده؟
آیا اگر رای ندهیم راه برون رفتی از وضعیت موجود پدید خواهد آمد؟
پاسخ این سوالات، نامعلوم می باشد و حِکمت و علت این نامعلومی در این است که:
از طرفی ایران کشور قدرتمندی است که با همه ی دشواریها( ترورهای بسیار زیاد ابتدای انقلاب، تحریم ها و…) بیش از ۴۲ سال است که به حیات خود ادامه داده و این فکر که رسانه های شرق و غرب عالم، هر روز به تصور اینکه امسال، سال آخر حیات جمهوری اسلامی است و پس از آن تاریخ انقضای آن به پایان می رسد تصوری سخت و دشوار به ذهن می رسد.
از طرف دیگر، ۹۹% اشخاصی که( داخلی و خارجی) با انقلاب، زاویه و اصطکاک پیدا کرده اند نیز برنامه کلانی برای اداره کشور و چگونگی انجام آن نداشته و قریب به محال است که تا به امروز بتوانند مردم را زیر چتر انواع دیگری از حکمرانی ها هدایت نمایند زیرا اگر این قدرت برای ایشان میسور بود تا کنون به دفعات به انجام رسانیده بودند و شاهد زوال روز افزون ایشان نبودیم.
اما آنچه می خواهم عنوان کنم این نیست که برویم به هر شخص و گروهی در میان بد و بدتر رای بدهیم بلکه می خواهم بگویم، تنها راه اجتماعی نجات ایران از وضعیت موجود، همراهی و مطالبه جمعی در مبارزه ی با انسان های ظالم، فاسد و مستکبر داخلی( و بعضا آقا زاده های خارج نشین) می باشد که رای دادن به اشخاص مبارز عدالت جو( نه در حد شعار بلکه در عمل هم از تمامی ظرفیت خود برای همراه نشدن با ظالم و فاسد بهره گرفته باشند) می تواند از قوی تر شدن عنصر ظلم و فساد و بی عدالتی جلوگیری نماید.
بنابراین انتخاب بین بد و بدتر نداشته باشیم بلکه می بایست به سراغ افرادی برویم که حاضراند در راه تحقق عدالت اجتماعی با ظالمان، ثروت اندوزان و قدرت طلبان مبارزه نمایند و این نیز تا حدودی از عملکرد گذشته ی آنها نمایان می شود.
افراد دست پنبه ای که همیشه طریق سکوت و آرامش را در مطالبات اجتماعی مردم و فقرا در پیش گرفته اند، هیچ گاه غم آینده ی این مردم را نخواهند خورد( گول سخنان مردم فریب دوران نزدیک شدن به انتخابات را نخوریم) و اگر روزی به مناصب کلان اجتماعی راه پیدا نمایند، آورده ی اجتماعی به بار نخواهند داشت بلکه تنها بر ثروت و قدرت خویش خواهند افزود.