انا لله و انا الیه راجعون
دیشب مردی از جنس عدالت رحلت کرد. مردی که آنچه از عدالت خواهی در توانش بود را بذل نمود.
استاد محمد رضا حکیمی، تئوریسن عدالت خواهی دوران معاصر، بارها و بارها از روشن گری اذهان مسلمین و خلق در باب عدالت خواهی نوشت و خود نیز عمل نمود.
کتابهایش را بخوانید که شاید رحلت ایشان در این روزگار ما خود سبب صعود اندیشه و تفکر عدالت خواهی در جامعه شود چراکه تا زنده بود آنقدر از عدالت خواهی نوشت که توان حضورش در جامعه کمرنگ شده بود.
حیات جامعه اسلامی را متوقف بر عدالت خواهی دانست و عدالت را مقدم بر توحید در جامعه شمرد.
قیام حسین بن علی(علیهما السلام) را قیام برای تحقق عدالت خواهی و جامعه عاشورائی را جامعه عدالت خواه معرفی نمود.
حتی از حضور در جشنواره فارابی که قرار بود از ایشان نیز تجلیل شود خودداری نمود و در بخشی از پیامش خطاب به برگزار کنندگان این جشنواره نوشت:
« همانگونه که پیشتر هم یادآور شدهام، بار دیگر تاکید میکنم که تا هنگامی که در جامعه ما فقر و محرومیت مرئی ونامرئی بیداد میکند، برگزاری چنین جشنوارههایی، از نظر اینجانب در اولویت نیست.
در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت ۵۰ ساله به علوم انسانی تجلیل شده است. پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتابها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان است در واقعیت خارجی و عینیت؟ نصاب مقام انسان در معیشت و زندگی به منظور رشد متعالی، رسیدن به اقامه «قسط قرآنی» در حیات اقتصادی است (لیقوم الناس بالقسط) و برخوردار بودن انسانها از حیثیت و کرامت و آزادی در حیات اجتماعی و سیاسی (ولقد کر منا بنی آدم).
آری، باید بکوشیم تا جامعه ما چنان نباشد که دربارهاش بتوان گفت: «از دو مفهوم انسان و انسانیت، اولی در کوچهها سرگردان است و دومی در کتابها»
خداوند وی را قرین رحمتش کند