متفرقه

دور ترین تضاد

27 سپتامبر 2021

در فاصله حدود یک ماه، دو تن از سردمداران اندیشه های شیعی فوت کردند. علامه محمدرضا حکیمی در ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ و علامه حسن زاده آملی در ۳ مهر ۱۴۰۰٫

این دو اندیشه در نهایت دوری و تضاد با یکدیگر بودند که بهترین نمونه از تضاد در یک مذهب را به نمایش می گذارند.

در اینجا قصد پرداختن به تضادهای کلامی و فلسفی ایشان را نداریم بلکه صرفا به گوشه ای از اندیشه سیاسی که در کلام ایشان در ارتباط با آیت الله خامنه ای منعکس شده است اشاره می شود.

محمدرضا حکیمی:

حجت الاسلام مروی(تولیت آستان قدس) در خاطراتش پیرامون علامه حکیمی می گوید:

سال ۶۹ بود که رهبر انقلاب به من گفتند علاقه‌مندم آقای حکیمی را ملاقات کنم. برای فلان روز، ناهار ایشان را دعوت کنید. من به آقای حکیمی عرض کردم که فلان روز ناهار مهمان رهبر انقلاب هستید. آقای حکیمی گفت آقا من حالا در حضور ایشان بیایم چه بگویم و چه‌کار کنم؟ من اگر بیایم و هیچ ‌چیز نگویم، روز قیامت مسئولم که در محضر حاکم اسلامی رفتم، ولی درد و رنج مردم را منتقل نکردم و نگفتم. من اگر بیایم در این جلسه چیزی نگویم روز قیامت مسئولم و اگر هم این مطالب را بگویم (نابسامانی‌های اقتصادی، فقر، نداری، تبعیض و …) ممکن است خیلی مورد پسند واقع نشود یا خود ایشان بگوید آقا من مطلعم از این مسائل. خب آمدن من چه فایده‌ای دارد. من باید از این ملاقات بهره‌ای ببرم. بنده به ایشان عرض کردم، شما تشریف بیاورید، هرچه تشخیص می‌دهید و دوست دارید آنجا بیان کنید. حضرت آقا سعه‌‌ی صدرشان خیلی بالاست و در نیت پاک و صداقت و اخلاص شما کمترین تردیدی ندارند. لذا، هرچه بگویید آقا استقبال می‌کنند، هیچ نگران نباشید.

آن روز مقرر محقق شد و ایشان خدمت آقا تشریف آورد. صحبت‌هایی شد و جناب آقای علامه حکیمی هم شروع به بیان دردها و مشکلات بخشی از مردم کرد و به یک‌سری مصادیق اشاره کرد. صحبت‌هایش که تمام شد، آقا فرمودند جناب آقای حکیمی، این مطالبی که فرمودید ما بیش از این‌ها خبر داریم. بنده گزارش‌ها و نامه‌ها را می‌خوانم، ملاقات‌‌های فراوانی با اقشار مختلف دارم. شما یک گوشه از این‌ها را خبر دارید. بله، این نابسامانی‌ها و ‌مشکلات هست، ما هم در فکر هستیم و بی‌تفاوت نیستیم. آقای حکیمی رو کرد به بنده گفت خب ببینید پس خود آقا در جریان هستند و بهتر از ما هم اطلاع دارند، پس آمدن من چه سودی داشت؟ آقا فرمودند آقای حکیمی، فلانی درست گفته ‌است. بله، من اطلاعاتم در این حوزه‌ها کم نیست و خیلی اطلاعات دارم؛ امّا آمدن امثال شما و جلسات با شماها ما را روی این موضوعات بیشتر حساس می‌کند. این خیلی مؤثر است.

حسن زاده آملی:

در ابتدای کتاب انسان در عرف عرفان که آن را به آیت الله خامنه ای تقدیم کرده و می نویسد:

بسم الله الرحمن الرحیم

الم تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ هُدًی وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ

با سلام و دعای خالصانه و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبر عظیم الشأن کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم، جناب خامنه ای کبیر (متع الله الاسلام والمسلمین بطول بقائه الشریف)، این اثر نمونه دوران را اعنی رساله انسان در عرف عرفان را به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان شهر هزار سنگر آمل مازندران، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلد طیب و خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران، به پیشگاه مبارک آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم می دارم وعزت و شوکت روزافزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم. یارب دعای خسته دلان مستجاب کن.

…….

جالب اینکه سلوک این دو عالم، پس از رحلتشان در پیام تسلیت آیت الله خامنه ای نیز منعکس گردید که در خصوص علامه حکیمی از واژگان« اسلام شناسی عدالت خواه» و در خصوص علامه حسن زاده از واژگان« مواضع انقلابی» استفاده شده است.  

پیام تسلیت آیت الله خامنه ای در رحلت علامه حکیمی

با تأسف و تأثر خبر درگذشت عالم و متفکّر برجسته جناب آقای محمدرضا حکیمی قدّس‌الله‌نفسه را دریافت کردم. ایشان دانشمندی جامع، و ادیبی چیره‌دست، و اندیشه‌ورزی نوآور، و اسلام‌شناسی عدالتخواه بودند. ایشان عمر را فارغ از آرایه‌ها و پیرایه‌های مادی، در خدمت معارف والای قرآن و سنّت گذرانده و آثاری ارزشمند از خود به جا نهادند. بهره‌گیری از محضر پر فیض و نفس گرمِ استادان معرفت و معنویت در مشهد مقدس، ذخیره‌ئی از توکل و تعبّد و غنای نفس در دل و جان این شخصیت عزیز به جا نهاده بود که تا آخر عمر با برکتش وی را استوار میداشت.

پیام تسلیت آیت الله خامنه ای در رحلت علامه حسن زاده

با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای حسن‌زاده‌ی آملی رحمةالله‌علیه را دریافت کردم. این روحانی دانشمند و ذوفنون از جمله‌ی چهره‌های نادر و فاخری بود که نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را می‌نوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهره‌مند می‌سازد. نوشته‌ها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود ان‌شاءالله. اینجانب به همه‌ی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم.

سینا صابری