روزنامه شهرآرا، یکشنبه، ۱۳ شهریور ۱۴۰۱
سینا صابری
در ایام قدیم و آن روزها که مانند امروز، شاهد تخصصی شدن برخی از علوم نبودیم، امکان این بود تا برخی از دانشمندان را با القابی نظیر همه چیز دان، جامع الاطراف، بحر العلوم و سایر از این دست موارد یاد کرد که البته اگر به تعداد انگشتان دست بتوان از این دانشمندان در قلمرو اسلام نام برد به قطع و یقین یکی از مشهورترین و بزرگترین آنها ابوریحان بیرونی خواهد بود که در بسیاری از علوم دوران خود نظیر ریاضیات، نجوم، تاریخ نگاری و طبیعیات، از سرآمدان روزگار خویش بوده است. ابو ریحان در سال ۳۶۲ قمری در اطراف شهر کاث و سرزمین خوارزم که امروزه در کشور ازبکستان واقع شده ولادت یافت و علت نام نهادن وی به بیرونی تنها به آن سبب است که در بیرون از شهر به دنیا آمده بود. او پس از آنکه ۲۵ سال از عمر خود را در خوارزم سپری کرد و در آنجا به فراگیری برخی علوم پرداخت به منظور بسط و گسترش علوم خود به سفرهای گوناگون می پردازد و از هر فرصتی به این منظور بهره می گرفت. به عنوان مثال در آنجا که به شهر ری سفر کرده بود با دو ریاضیدان و منجم سرشناس آن روزگار یعنی« کوشیار بن لبان گیلانی» و« ابو محمود خجندی» دیدار داشت و رساله« حکایة آلة المسماة بسدس فخری» را به رشته تحریر درآورد و نیز کتاب مقالید علم الهیئة را به نام« ابوالعباس مرزبان بن رستم بن شروین» که از فرمانروایان باوندی مازندران بود تالیف کرد. در سفر به بخارا با ابوعلی سینا به مکاتبه پرداخت که متن این تبادل در کتاب« الاسئلة و الاجوبة» موجود است. بعد از آن در سفر به جرجان و به سبب اینکه به دربار شمس المعالی( چهارمین پادشاه زیاریان) راه یافته بود، کتاب آثار الباقیه خود را به نام این حاکم تالیف نمود.
در بخشی دیگر از زندگانی وی مشاهده می کنیم که به دستور سلطان محمود غزنوی ابو ریحان و جمعی دیگر از علما و دانشمندان در شهر غزنی که پایتخت خاندان غزنویان بود گرد آمده و بنابراین ابوریحان به آنجا راه یافت و در برخی سفرها و جنگ ها نظیر حمله به هندوستان، به همراه سلطان محمود بود و از این فرصت پیش آمده، کمال استفاده را نمود، چراکه در هر شهر و منطقه ای می توانست از دانشمندان و محققان آن دیار بهره مند شود. چنانکه در همان سفر بود که توانست کتاب« ما للهند» که در ارتباط با تاریخ و فرهنگ هند است را به نگارش درآورد. اهمیت این کتاب در حدی است که پس از گذشت حدود هزار سال از تاریخ نگارش آن، همچنان به عنوان مرجعی برای مطالعات هند از آن بهره مند می شوند.
بر این اساس تالیفات گرانبهائی از وی به یادگار ماند چنانکه ابوریحان به دسته بندی آثارش تا سال ۴۲۷ یعنی در آن هنگام که حدود ۶۵ سال از عمرش سپری شده بود پرداخته و در آنجا به ۱۱۱ اثر اشاره می کند که به عنوان مثال اطلاعات مربوط به کانی شناسی را عمدتا در کتاب« الجماهر فی معرفة الجواهر»، اطلاعات مرتبط با داروها در کتاب« الصیدنة فی الطب»، امور مربوط به هئیت و نجوم در قانون مسعودی و پژوهش های حوزه جغرافیای وی را در کتاب« تحدید نهایات الامکان» می توان مشاهده کرد.
به این ترتیب و به سبب فعالیت های علمی نوین و بدیعی که در حوزه های مختلف داشته از او با القاب و عناوینی نظیر پدر دین تطبیقی؛ بنیانگذار هندولوژی که به معنی مطالعة تاریخ، فرهنگ ها، زبان ها و ادبیات شبه قاره هند است؛ پدر ژئودزی مُدرن که به معنی علوم مرتبط با اندازه گیری و درک دقیق از زمین و وضعیت فضایی آن است؛ و نخستین انسان شناس که به بررسی ابعاد مختلف مباحث مرتبط با زندگی انسان ها می پردازد یاد کرده اند.
متاسفانه بیشتر آثار ابوریحان در پس از فوت وی مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه قرن ها بعد با ترجمه آثار او در اروپا و علی الخصوص با آغاز فعالیت های انگلستان در شبه قاره هند بار دیگر کتاب های او مطرح شد چنانکه از نظر بیرونی« آفتاب، گردش شب و روز را سبب نمىشود بلكه خود زمين كه بر محور خود مىگردد و با ستارگان ديگر به دور خورشيد مىچرخد باعث پديد آمدن شبانهروز است. بهاينترتيب و با اين جمله، ابوريحان به عنوان كاشف گردش وضعى و انتقالى زمين و نظريه گردش شب و روز شناخته شد و۵۰۰۰ سال بعد از بيرونى،كپرنيکوس اروپايى نظريه بيرونى را از لابلاى كتب نجوم اسلامى دريافت و به اروپا اعلام كرد»
او پس از سال ها تحقیق و تالیف سرانجام در رجب ۴۴۰ هجری قمری در شهر غزنه، دیده از جهان فرو بست. به منظور بزرگداشت مقام این دانشمند بزرگ، روز ۱۳ شهریور به عنوان روز ابوریحان بیرونی در تقویم ثبت گردید.
منابع: تاثیر دانش نجوم مسلمانان بر نجوم مغرب زمین، ص۴۳-۴۵، فهرست کتب محمد بن زکریا الرازی،ج۱، ص۲۹و ۳۰، حکایة آلة المسماة بسدس فخری،اختراعات و اکتشافات دانشمندان اسلامی،ج۱،ص۲۰۸، التفهيم لاوايل صناعة التنجيم،ص۲۸، مستدرکات اعیان الشیعه ج۹ ص ۶۶۶