اگرچه دنیای نظریه پردازی، می تواند مقدمه ای برای دنیای عَمل کردن و وارد صحنه شدن باشد اما دنیای نظریه پردازی دنیای لا متناهی است که می توان در آن به هرگونه اظهار نظر و فضل پراکنی روی آورد و در نتیجه کمتر کسی هم به شما ایراد خواهد گرفت که چرا این سخن را گفتی؟! اما دنیای عمل و وارد گود شدن، دنیای متناهی است که ابتکار عمل و آزادی دنیای نظریه پردازی را ندارد.
در دنیای نظریه پردازی، سخنان رنگارنگ و مدینه فاضله قابل دست یابی است اما در دنیای عمل کردن، هیچ گاه مدینه فاضله به وجود نیامده است.
شخصا به افرادی که در مسائل مختلف و علی الخصوص مسائل سیاسی ورود می کنند و نظریه ارائه می کنند( در سطح خیابان یا محیط های علمی) همواره توصیه می کنم، اعتراضات خود را مکتوب کنند و در جست و جوی راه حل مشکلات پیش آمده برآیند. آنگاه که شروع به نوشتن می کنید و سراغ چگونگی برطرف شدن آن مشکل می روید مشاهده خواهید کرد که از نظریه پردازی تا عمل، فاصله بسیار زیادی وجود دارد چراکه دنیای نظر، محدودیت ندارد اما دنیای عمل به واسطه اینکه محصور در زمان و مکان و سایر امور مرتبط با زندگانی بشر می باشد تفاوت های اساسی با آرزوها و راه حل های ما خواهد داشت.
در نهایت اینکه اولا گول سخنان اشخاصی که نظراتشان به صحنه عمل وارد نشده را نخورید چراکه آنها اهل عمل نیستند و می خواهند با فریب شما، برای خودشان جایگاهی کسب نمایند؛ ثانیا برای رفع مشکلات کشور و منطقه خود شروع به نوشتن کنید( فارغ از اینکه چقدر تحصیلات و تخصص دارید چراکه قرار است فعلا نوشته هایتان پیش خودتان بماند) تا شاید راه های عملی مبارزه با مشکلات پیش رویتان رفته رفته محقق شود؛ ثالثا اگر احساس کردید که حال نوشتن، تحقیق و کاوش در مشکلات کشورتان را ندارید لا اقل بیشتر از این خودتان را با نظریه پردازی، عصبی نکنید و از زندگی خود لذت ببرید.
گاهی اوقات وقتی آغاز به نوشتن می کنید در کمال تعجب مشاهده می کنید که راهی جز آنچه امروز به وجود آمده وجود نداشته و به عبارت دیگر تصمیم های شما با تصمیم های اشتباهی که تا کنون از سوی برخی مسئولین گرفته شده مشترک است و چاره ای جز وقوع این مشکلات نبوده.