عرفان و ماورا الطبیعه

امور خارق العاده و مرتبط با ماوراء الطبیعه الزاما ارتباطی با خوب یا بد بودن افراد در نزد خداوند ندارد

10 آوریل 2024

چه بسیار افرادی (حتی از آنهایی که در لباس دین و وعظ بوده اند) که دانسته یا ندانسته مردم را با امور خارق العاده ای که از سوی ایشان صادر شده است منحرف کرده اند و از این طریق به اهداف خود که جذب مُرشد، کسب شهرت، کسب ثروت و… بوده نائل شده اند.

سخن در این باب فراوان است اما در اینجا قول یکی از بهترین اساتید علوم به اصطلاح مرتبط با ماوراء الطبیعه را کافی به مقصود می دانم و از پرداختن بیشتر به این بحث پرهیز می کنم.

ملا فتح الله شوشتری( متخلص به وفائی) در رساله «شهاب ثاقب» که از سایت اینجانب [و اینجا می توانید آن را دانلود کنید] این مسئله که «امور خارق العاده و مرتبط با ماوراء الطبیعه الزاما ارتباطی با خوب یا بد بودن افراد در نزد خداوند و اینکه بخواهیم به آنها صالح یا غیر صالح خطاب نماییم» را به خوبی اشاره کرده.

پیش از پرداختن به سخن وی خوب است که بدانید اولا) ملا فتح الله شوشتری از اساتید مُبرّز علوم غریبه بوده و ثانیا) شاگرد «سید علی شوشتری»، سر سلسله برخی به اصطلاح عرفای شیعه( فارغ از اینکه کدامشان حق و کدامشان دارای انحراف بوده اند) در دوره معاصر است که تصویر این سلسله را در ذیل مشاهده خواهید کرد.

مرحوم ملا فتح الله شوشتری می نویسد:

لذا تنها راه شناخت حق یا باطل بودن امور و اینکه بدانیم آیا فلان اعتقاد یا فعل، مورد پذیرش خداوند است یا خیر این می باشد که به وحی الهی مراجعه نماییم و ببینیم در قرآن کریم و روایات مطابق و همسوی با کلمات و مفاهیم قرآن آیا اثری از این اعتقاد و افعال پیدا خواهیم کرد یا خیر؟

حتی به این هم نمی توان بسنده کرد که یک یا دو روایت پیدا نموده و به آن استدلال و استناد نمود که فلان مطلب در نزد خداوند هم مورد قبول باشد چراکه شناخت روایات صحیح و سقیم نیاز به دانش و شناخت امور مختلفی دارد که مهمترین آن، مطابقت آن روایت با مفاهیم و واژگان قرآن کریم است و روایات عرضه بر قرآن( که اتفاقا متواتر می باشند) دال بر این است که شاخص و معیار ما در تشخیص صحت روایات (در مرحله اول) قرآن کریم است.

نمونه ای از روایات عرضه بر قرآن( در احادیث شیعه و سنی):

مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَطَبَ النَّبِيُّ ص بِمِنًى فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ مَا جَاءَكُمْ عَنِّي يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَأَنَا قُلْتُهُ وَ مَا جَاءَكُمْ يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ فَلَمْ أَقُلْهُ[۱]

پیامبر(صلّى الله عليه و آله) در مِنا سخنرانى كرد و فرمود: اى مردم آنچه از جانب من به شما رسيد و موافق قرآن بود آن را من گفته‌ام و آنچه به شما رسيد و مخالف قرآن بود من آن را نگفته‌ام.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ الْحُرِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‌ كُلُّ شَيْ‌ءٍ مَرْدُودٌ إِلَى الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ كُلُّ حَدِيثٍ لَا يُوَافِقُ كِتَابَ اللَّهِ فَهُوَ زُخْرُفٌ‌[۲]

امام صادق عليه السلام فرمود: هر موضوعى بايد به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حديثى كه موافق قرآن نباشد دروغيست خوش نما.

حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ سَعِيدٍ الرَّازِيُّ، ثنا الزُّبَيْرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الزُّبَيْرِ الرَّهَاوِيُّ، ثنا قَتَادَةُ بْنُ الْفُضَيْلِ، عَنْ أَبِي حَاضِرٍ، عَنِ الْوَضِينِ، عَنْ سَالِمِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «سُئِلَتِ الْيَهُودُ عَنْ مُوسَى فَأَكْثَرُوا وَزَادُوا، وَنَقَصُوا حَتَّى كَفَرُوا، وَسُئِلَتِ النَّصَارَى، عَنْ عِيسَى فَأَكْثَرُوا فِيهِ وَزَادُوا، وَنَقَصُوا حَتَّى كَفَرُوا، وَإِنَّهُ سَيَفْشُوا، عَنِّي أَحَادِيثُ فَمَا أَتَاكُمْ مِنْ حَدِيثِي فَاقْرَءُوا كِتَابَ اللهِ، وَاعْتَبِرُوهُ فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللهِ فَأَنَا قُلْتُهُ، وَمَا لَمْ يُوَافِقْ كِتَابَ اللهِ فَلَمْ أَقُلْهُ»[۳]

…به ‌زودی احادیثی از من شایع می شود؛ پس هر حدیثی که از من به شما برسد، کتاب خدا را تلاوت(مطالعه) کنید و در آن اندیشه کنید؛ پس آنچه( از احادیث من) که با کتاب خدا موافق باشد من آن را گفته‌ام و آنچه که موافق کتاب خدا نباشد، من آن را نگفته‌ام.


[۱] الکافی، ج۱، ص۶۹

[۲] همان

[۳] المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۳۱۶، أبو القاسم الطبراني، مكتبة ابن تيمية، قاهره، ۱۴۱۵ق.

سینا صابری