در روایات منقول از پیامبر اسلام نکات و مطالب قابل تاملی در خصوص رفتار با حیوانات و حقوق ایشان ارائه شده است که در ذیل بخشی از روایات این باب ذکر خواهد شد.
پیش از ذکر این روایات لازم است خاطر نشان شود که حیوانات دارای حقوق مختص به خود هستند و خداوند هریک از آنها را به منظوری خلق کرده و شرایط نگهداری امروزی حیوانات در نزد بسیاری از افراد، نافی حقوق آنها به عنوان مخلوقات دارای حق می باشد که تجاوز از حقوق آنها می تواند عذاب دنیوی و اخروی را برای نگهدارنده آن به ارمغان آورد.
به عنوان مثال آنچه در روایات و در مورد سگ وارد شده برای حفاظت و مراقبت از گله، باغ و نظایر آن است نه اینکه در خانه نگهداری شوند و سپس صاحب آن مجبور شود تا در وضعیت جسمی آنها (نظیر انسداد تار صوتی یا عقیم سازی) تغییراتی ایجاد کنند و به حقوق این مخلوقات خداوند تجاوز کند.
نمونه ای از روایات باب حیوانات از منظر پیامبر اسلام
- مَا مِنْ دَابَّةٍ – طَائِرٍ و لا غَيْرِهِ – يُقْتَلُ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ سَيُخَاصِمُهُ يَوْمَ القِيَامَةِ[۱]
هر حیوانى پرنده یا غیر پرنده که به ناحق کشته شود، روز قیامت از قاتل خود شکایت خواهد کرد
- …رَأَيْتُ فِي اَلنَّارِ صَاحِبَةَ اَلْهِرَّةِ تَنْهَشُهَا مُقْبِلَةً وَ مُدْبِرَةً وَ كَانَتْ أَوْثَقَتْهَا فَلَمْ تَكُنْ تُطْعِمُهُا وَ لَمْ تُرْسِلْهَا فَتَأْكُلَ مِنْ خِشَاشِ اَلْأَرْضِ[۲]
در دوزخ زني را (در آتش) ديدم كه گربه اش از هر طرف او را گاز مي گرفت؛ علتش اين بود كه (در دنيا) آن حيوان را بسته بود و نه غذايش مي داد و نه آزادش مي كرد كه از چیزهای زمین بخورد.
- عن ابن عباس: نَهَى رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ عَنْ قَتْلِ كُلِّ ذِي رُوحٍ إِلَّا أَنْ يُؤْذِيَ[۴]
رسول خدا از کشتن هر جاندارى نهى فرمود؛ مگر آن که آزار برساند.
- مَنْ أَمْسَكَ كَلْباً، نَقَصَ مِنْ عَمَلِهِ كُلَّ يَوْمٍ قِيرَاطٌ، إِلَّا كَلْبَ حَرْثٍ أَوْ مَاشِيَةٍ[۵]
هرکس سگى را ببندد و نگهدارد هر روز از عمل او، قیراطى کم شود به جز سگ مزرعه یا نگهبانِ چهار پایان.
- عن عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : …نَهَى[رسول الله] أَنْ يُحْرَقَ شَيْءٌ مِنَ اَلْحَيَوَانِ بِالنَّارِ وَ نَهَى عَنْ سَبِّ اَلدِّيكِ وَ قَالَ «إِنَّهُ يُوقِظُ لِلصَّلاَةِ»…[۷]
پیامبر نهى كرد از اينكه حيوانى را به آتش بسوزانند و نهى فرمود از لعن كردن به خروس و فرمود: همانا او براى نماز انسان را بيدار مي كند.
- أَنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَهَى عَنْ قَتْلِ أَرْبَعٍ مِنَ اَلدَّوَابِّ اَلنَّمْلَةِ وَ اَلنَّحْلَةِ وَ اَلْهُدْهُدِ وَ اَلصُّرَدِ.[۸]
پیامبر نهى كرد از كشتن چهار جاندار: مورچه، زنبور عسل، هدهد و صرد. [البته حیوان موذی که در صدد آسیب به انسان برآید دارای حکم مختص به خود است]
- أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَهَى عَنْ قَتْلِ سِتَّةٍ اَلنَّحْلَةِ وَ اَلنَّمْلَةِ وَ اَلضِّفْدِعِ وَ اَلصُّرَدِ وَ اَلْهُدْهُدِ وَ اَلْخُطَّافِ.[۹]
رسول خدا از كشتن پنج جانور نهى كرد: از جغد كه صوّام است، هدهد، زنبور عسل، مورچه، قورباغه و پرستو.
- …أ فلا تتقي الله في هذه البهيمة التي ملكك الله إياها، فإنه يشكو لي أنك تجيعه و تدئبه[۱۰]
آیا درباره این بیزبانى که خداوند در اختیارت گذاشته، از خدا نمیترسى؟! او از درد و رنجى که به وى میرسانى، نزد من شکایت کرد
- مَنْ قَتَلَ عُصْفُورًا فَمَا فَوْقَهَا بِغَيْرِ حَقِّهَا سَأَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا حَقُّهَا قَالَ: «حَقُّهَا أَنْ تَذْبَحَهَا فَتَأْكُلَهَا[۱۱]وَ لَا تَقْطَعْ رَأْسَهَا فَيَرْمِي بِهَا».[۱۲]
هر کس گنجشکى را بدون رعایت حق آن بکشد، خداوند متعال در روز قیامت از او بازخواست میکند. گفته شد: حق گنجشک چیست؟ فرمود: «اینکه او را ذبح کند [و از آن استفاده نماید] نه اینکه گردنش را بکند.
- عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: مَنْ قَتَلَ عُصْفُوراً عَبَثاً جَاءَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ وَ لَهُ صُرَاخٌ حَوْلَ اَلْعَرْشِ يَقُولُ رَبِّ سَلْ هَذَا فِيمَ قَتَلَنِي مِنْ غَيْرِ مَنْفَعَةٍ.[۱۳]
هر كه گنجشكى را بيهوده كشد آن گنجشك روز قيامت می آید و گِرد عرش شيوَن كند. گويد: پروردگارا از اين بپرس كه چرا ببدون هیچ فایده ای مرا كشته.
- إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ لَعَنَ مَنْ مَثَّلَ بِالْحَيَوَانِ[۱۴]
پیامبر لعن کرد کسی را که حیوانی [حیوان زنده ای] را مُثله کند.[یعنی اعضا، گوشت و پوست او را در حالی که زنده است (به غیر ذبح) جدا کند]
- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَامَ رَسُولُ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ عَلَى رَجُلٍ وَاضِعٍ رِجْلَهُ عَلَى صَفْحَةِ شَاةٍ وَ هُوَ يُحِدُّ شَفْرَتَهُ وَ هِيَ تَلْحَظُ إِلَيْهِ بِبَصَرِهَا، فَقَالَ: «أ فَلَا قَبْلَ هَذَا؟ أ تُرِيدُ أَنْ تُمِيتَهَا مَوْتًا». [۱۵]
پیامبر شخصى را دید که گوسفندى را خوابانده و در حالى که پایش را بر گلوى او گذاشته، کارد را تیز مى نماید و گوسفند به او نگاه مى کند. حضرت به آن شخص فرمود: «مى خواهى او را ذبح کنى یا دو بار او را بمیرانى؟
- أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَرَّ عَلَى قَوْمٍ قَدْ نَصَبُوا دَجَاجَةً حَيَّةً وَ هُمْ يَرْمُونَهَا فَقَالَ مَنْ هَؤُلاَءِ لَعَنَهُمُ اَللَّهُ[۱۶]
پیامبر از کنار گروهى عبور کرد. آن گروه، مرغ زنده اى را در یک جاى بلندى بسته بودند و به آن تیر اندازی می کردند، پیامبر فرمود: اینها کیستند؟خدا لعنتشان کند.
- نَهَى رَسُولُ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ عَنْ خِصَاءِ الْخَيْلِ و البهائم[۱۷]
پیامبر از اخته کردن اسب و چهارپایان نهی کرد.
- أَنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: بَيْنَمَا اِمْرَأَةٌ تَمْشِي بِفَلاَةٍ مِنَ اَلْأَرْضِ إِذَا اِشْتَدَّتْ عَلَيْهَا اَلْعَطَشُ فَنَزَلَتْ بِئْراً فَشَرِبَتْ ثُمَّ صَعِدَتْ فَوَجَدَتْ كَلْباً يَأْكُلُ اَلثَّرَى مِنَ اَلْعَطَشِ فَقَالَتْ لَقَدْ بَلَغَ بِهَذَا اَلْكَلْبِ مِثْلُ اَلَّذِي بَلَغَ بِي ثُمَّ نَزَلَتِ اَلْبِئْرَ فَمَلَأَتْ خُفَّهَا وَ أَمْسَكَتْهُ بِفِيهَا ثُمَّ صَعِدَتْ فَسَقَتْهُ فَشَكَرَ اَللَّهُ لَهَا ذَلِكَ وَ غَفَرَ لَهَا فَقَالُوا يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَ وَ لَنَا فِي اَلْبَهَائِمِ أَجْرٌ قَالَ نَعَمْ فِي كُلِّ كَبِدٍ رَطْبَةٍ أَجْرٌ.[۱۸]
پيامبر فرمود: در اين ميان كه زنى در بيابانى راه مي رفت سخت تشنه شد و بچاهى فرو شد و از آن نوشيد و بالا آمد و سگى را ديد كه از تشنگى خاك نمدار مي خورد. با خود گفت اين سگ به درد تشنگى من گرفتار است و به چاه رفت و كفش خود را پر از آب كرد و به دهان گرفت و بالا آمد و آن سگ را سيراب كرد و خدا از او قدردانى كرد و او را آمرزيد. گفتند: يا رسول اللّه براى ما درباره جانوران هم پاداشی است؟ فرمود: آرى جگرِ هر تشنهاى تَر شود پاداش دارد…
[۱] طبرانی سلیمان بن احمد. المعجم الکبیر. ج ۱۳، مکتبة ابن تيمية، ص ۴۶۷٫
[۲] دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۶۸، ابن حیون، موسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۳۸۳ق.
[۴] طبرانی سلیمان بن احمد. المعجم الکبیر. ج ۱۲، مکتبة ابن تيمية، ص ۹۱٫
[۵] ابن حنبل احمد بن محمد. مسند أحمد بن حنبل. ج ۱۶، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۶، ص ۱۱۷٫
[۷] من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳، ابن بابویه، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، قم، ۱۳۶۳ش.
[۸] دارمی عبدالله بن عبدالرحمن. سنن الدارمي. ج ۲، مرکز التراث الثقافي المغربي، ۱۴۲۱، ص ۱۲۷۱ / بحار الأنوار، جلد۶۱، ص۲۴۴، محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروتف ۱۴۰۳ق.
[۹] تهذيب الأحکام، ج۹، ص۲۰، محمد بن حسن طوسی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.
[۱۰] حمیدی محمد بن فتوح. الجمع بین الصحیحین «البخاري و مسلم». ج ۳، دار ابن حزم، ۱۴۲۳، ص ۳۳۱٫
[۱۱] في «ج»: أن يذبحها فيأكلها و لا يقطع.
[۱۲] نسائی احمد بن علی. السنن الکبری للنسائي. ج ۳، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۱، ص ۷۳٫
[۱۳] مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۰۳، حسین بن محمد تقی نوری، موسسة آل البیت لاحیاء التراث ، بیروت، ۱۴۰۸ق.
[۱۴] دارمی عبدالله بن عبدالرحمن. سنن الدارمي. ج ۲، مرکز التراث الثقافي المغربي، ۱۴۲۱، ص ۱۲۵۷٫/ مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۰۷
[۱۵] بیهقی احمد بن حسین. السنن الکبری (البیهقي). ج ۹، دار الکتب العلمية، ۱۴۲۴، ص ۴۷۱٫
[۱۶] مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۰۳
[۱۷] ابن ابی شیبه عبد الله بن محمد. مصنف ابن أبي شیبة. ج ۶، دار التاج، ۱۴۰۹، ص ۴۲۳٫
[۱۸] بحار الانوار، ج۶۲، ص۶۵