دین و اجتماع

انجمن حجتیه و صوفیه، دو روی یک سکه

27 مارس 2021

یکی از جریاناتی که به سبب تفکرات و عقایدشان با نظام جمهوری اسلامی دارای اصطکاک بوده اند، گروهی موسوم به انجمن حجتیه می باشند که مطالب فراوانی در چیستی و چگونگی ایجاد آن تا به امروز مطرح گردیده و با اندک جست و جوئی در اینترنت می توانید به موضوعات مرتبط با ایشان پی ببرید و سخن ما در اینجا در مورد نظریات ایشان نمی باشد بلکه سخن در باب گروهی است که در مقابل ایشان می باشند اما سعی دارند خود را موافق با آرمان های انقلاب معرفی نمایند.

این گروه مقابل ایشان، گروهی نیستند جز صوفیه که در لباس های مختلف از جمله روحانیت و غیر آن مشغول به فعالیت می باشند.

 عملکرد صوفیه را در دو دسته کلی به مخالفین و موافقین انقلاب می توان تقسیم نمود لکن از آن جایی که برخی از مخالفان، قدرت علنی مخالفت را در خود نمی بینند سعی دارند به مثل گذشتگان خود به موافقت ظاهری با آرمان های سیاسی نظام حاکم بر جامعه روی آورند تا از این طریق هم به قدرت برسند و از طرف دیگر به ترویج آراء خود بپردازند.

اما واقعیت مطلب این می باشد که هر دوی این تفکرات( انجمن حجتیه و صوفیان موافقت ظاهری) به یک اندازه برای جمهوری اسلامی خطرناک می باشند و به تعبیر دیگر هر دوی این ها را دو روی یک سکه می توان برشمرد و آن سکه چیزی جز انحطاط انقلاب نمی باشد چراکه در انجمن حجتیه، مخالفت ایشان با انقلاب از جهت ایدئولوژیک و به شکل ظاهری نمود دارد اما آن طرف که صوفیه موافقت ظاهری با انقلاب حضور دارند، نه به شکل ظاهری بلکه به نوع باطنی به مخالفت بنیادین با عقاید و آرمان های مطرح شده در قانون اساسی روی می آورند به این طریق که با ترویج روحیه ی معنویت گرائی رهبانی، اشخاص جامعه را در قبال جامعه ی سیاسی، منفعل می کنند و اشخاص را از ورود به عرصه نبرد با دشمن خارجی، بی عدالتی، ظلم ستیزی و… باز می دارند و باز از این نیز خطرناک تر را در پیش می گیرند که اساس دین رسمی یک جامعه را در طی چند سال مورد هدف جدی قرار می دهند چراکه اندیشه رهبانی به تکثر الهی منجر می شود و این تکثر به نسبیت یک دین منجر خواهد شد که هر شخصی به راحتی و بدون هیچ سند و مدرکی به قرائت درونی شخصی از خداوند بپردازد و در این حالت شما عملا هیچ قانونی دیگر نمی توانید اجرا کنید چراکه هر شخصی یک خدای خاص داشته و هیچ الزامی در خود مشاهده نمی کند که قوانین حاکم بر جامعه را اجرا نماید و هرگاه قانون گذار، در صدد اجرای قانون برآید، تک تک افراد جامعه به مذمت قانون گذار بر می آیند و هر شخصی با قرائت خودش به مخالفت با قانون گذار روی می آورد و رفته رفته کثرت این مخالفت ها سبب نارضایتی جمعی از حاکمیت موجود می شود که پایانی جز نابودی و انحطاط آن حاکمیت را در بر نخواهد داشت.

سینا صابری