اسناد کهن

طنز سیاسی اجتماعی: سودای نمایندگی

9 آوریل 2024

حکایتِ انگیزه و علت نمایندگی برخی از افراد و گروه های امروز سیاسی، در ازمنه قدیم و علی الخصوص در جایی که مجلس و سایر نهادهایی که مردم می توانستند در آنجا مشارکت نمایند هم وجود داشت. در آنجایی که برخی افراد یاد گرفتند به اسم خدمت به مردم می توان بر مناصبی تکیه زد و قدرتی دست و پا نمایند.

این حکایت در روزنامه فکاهی قاجاری «تنبیه» سال ۱۳۲۷ قمری به زیبایی منعکس شده است.

از مجموعه روزنامه های قاجاری اینجانب

مادر: نَنِه تقی جون چرا انقدر بازم گریه می کنی؟ مگر تو علی بونه گیر شدی( علی بهانه گیر: از قصه های عامیانه فارسی) که دائم چشم هایت پُر از اشکه؟ آخر بازم چته؟ سَرَمُ بردی.

پسر بچه: ننه جان من وکیل؛ ها ها( صدای گریه)؛ من می خوام وکیل بشم( مراد او وکیل و نماینده مجلس است)

مادر: ننه غصه نخور. در انتخابات ثانی( آینده) تو هم وکیل خواهی شد، آن وقت جونمرگ شده انقدر حق و نا حق کُن تا خِیر و برکتِ خونمون بره.

زود باشید دوره انتخاب( انتخابات) نزدیک شده. شمشیرهای خود را صیقل داده آماده باشیم در انتخابات ثانی (آینده) ما هم وکیل شده تلافی مافات نمائیم.

سینا صابری