دین و اجتماع

بلا تکلیفی در رویارویی با منابع دینی

22 ژانویه 2020

یکی از اموری که سبب می شود تا نه تنها بسیاری از محصلین علوم دینی ( و علوم انسانی) که شاید برخی علمای دین را در خط مشی علمی و عملی آنها متزلزل مشاهده کنیم، بلا تکلیفی در رویارویی با منابع دینی می باشد.

این بلا تکلیفی به معنی این است که افراد در انتخاب مسیر مجهول که باید به علم تبدیل شود و سپس با آن طی طریق نمایند  به گزینشی عمل کردن روی می آورند. مثلا در فقه به نوعی به منابع نگریسته می شود که در اصول پیش نخواهند رفت بعلاوه در اخلاقیات هم سبک دیگری را پیش گرفته که با فقه و اصول، متفاوت خواهد بود و قیاس کنید همین موضوعات را در تاریخ، عرفان، عقل و نص گرایی، خواندن مقدماتی نظیر ادبیات عرب و سایر مباحث مرتبط با دین که از ضرب این شیوه های مطالعه و اندیشه، با یکدیگر، بی نهایت اندیشه معارض به وجود خواهد آمد.

اهمیت این بحث در اینجاست که مشاهده می کنیم برخی از علما، اطلاعات سطحی در بسیاری از موارد تاریخی و اجتماعی اسلام در اندوخته های خود دارند که اتفاقا همان مقداری که در آن کاستی دارند در استنباط احکام شرعی و هدایت جامعه موثر است.

بخش مهم دیگر در هدایت جامعه بروز و ظهور خواهد داشت که برای منبر، درس اخلاق و غیره از این دست موارد مشاهده می شود که به ساده ترین و ضعیف ترین ادله و منابع تمسک می شود(همچون روایات با سند ضعیف و داستان های اخلاقی و اجتماعی که هیچ قطعیتی در آنها نیست) و همگان به این مباحث فرا خوانده می شوند بدون اینکه مباحث پیرامون آنها بررسی شود اما از آن طرف در اصول، سالها بر سر موضوعات کوچک، ان قلت و قیل های فراوان به وجود می آید.

ممکن است برخی بگویند که علم اصول در استنباط احکام حلال و حرام می باشد پس ضروری است که در آنها با دقت نگریسته شود اما آنچه از احکام نباشد، در زمره مباحات، مستحبات و مکروهات می باشند و ضرورتی ندارد تمامی جوانب آن مورد بررسی واقع شود؛ اما در پاسخ باید گفت که تفکر و بررسی کافی موضوعات غیر احکام نیز در غالب موارد، ضروری می باشد با توجه به اینکه بسیاری از آنچه در منبر گفته می شود با عقاید مردم پیوند می خورد که قطعا از مباحث ضروری دین می باشد. مضاف بر اینکه خود شما مدعی این خواهید بود که اسلام می بایست در تمامی جوانب زندگی، راه اسلامی و صحیح را معرفی نماید که مطابق با آموزه های این دین باشد پس اختصاص مطالعه ی اجتهادی به احکام، نگرشی قطعا فاسد است.

ثمره ی این طرز نگرش به منابع این خواهد شد که کشکولی از ادله قطعی و غیر قطعی با افراد، به همراه خواهد بود تا در مواجه با پیش آمدها، یکی از آنها به کار رود و غالبا مصادره به مطلوب خواهد شد که در سیاست، اخلاق و هر آنچه با دین پیوند خواهد خورد، گزینشی که سریعا ما را به مطلوب مورد نیاز خود هدایت می کند انتخاب شود.

سینا صابری